میخ ثابت، که معمولاً میخ دیوار کناف نامیده می شود، بخشی مکانیکی است که شامل یک میله رزوه دار و یک سر است. در نظر گرفته شده است که یک یا چند قسمت را با فشار انجام دهد.
تثبیت میخ با آبکاری پیش تنیده دو قسمتی که قرار است مونتاژ شوند، یک اتصال صفحه به صفحه قابل جابجایی ایجاد می کند.
تا زمانی که نیروهای کششی اعمال شده به اتصال از کشش اعمال شده در حالت سکون توسط میخ ها تجاوز نکند (معروف به “تظاهر”)، مجموعه از سفتی قطعات مونتاژ شده سود می برد.
اولین ظهور شناخته شده یک اندام مکانیکی با استفاده از سطح مارپیچ به میخ ارشمیدس برمی گردد (اما این یک استفاده پویا از نوع “پروانه” است.
تا زمان رنسانس میخ ها به عنوان “وسیله ای برای تثبیت” در ساعت ها، ماشین های جنگی و سایر سازه های مکانیکی دیده نمی شد.
لئوناردو داوینچی سپس روش هایی را برای ماشین کاری آنها توسعه داد. با این حال، حتی پس از شروع انقلاب صنعتی، ساخت آنها با دست و بدون استانداردسازی ادامه خواهد یافت.
میخ ها از قرن نوزدهم به صورت صنعتی تولید می شدند. میخ های ساخته شده در قرن نوزدهم شکاف دار بودند. در آغاز قرن بیستم، پیتر ال رابرتسون کانادایی برای جلوگیری از لیز خوردن پیچ گوشتی روی سر پیچ، میخ سر مربعی را اختراع کرد.
در همان زمان، یک آمریکایی برای حل همان مشکل، میخ سر ستاره را اختراع کرد. میخ سر مربع در کانادا بسیار محبوب است در حالی که میخ سر ستاره در سایر نقاط جهان بسیار محبوب است.
این در حالی است که هیچ نوع میخ نتوانسته خود را به طور کامل تحمیل کند و انواع میخ ها در همه کشورها یافت می شود.